داستان های ایرانی
-
داستانک
مثنوی معنوی : حکایت صوفی و حکم ناحق قاضی
حکایت صوفی و حکم ناحق قاضی: یک روزی بود و یک روزگاری. یک پیرمرد کمبنیه و لاغراندام که خیلی رنجور بود پیش طبیبی رفت و گفت: «حالم خیلی بد است…
بیشتر بخوانید »
حکایت صوفی و حکم ناحق قاضی: یک روزی بود و یک روزگاری. یک پیرمرد کمبنیه و لاغراندام که خیلی رنجور بود پیش طبیبی رفت و گفت: «حالم خیلی بد است…
بیشتر بخوانید »